مرا ببر به دیار کبوتران سپید
دیار سرخ پرستو، دیار سبز امید
مرا ببر به تماشای باغ نیلوفر
به روشنای سپیده به روشنای سحر
مرا به خانه سبز نسیم مهمان کن
دل مرا زحضورت، ستاره باران کن
مرا ببر به زیارت،زیارت گل یاس
به بیکرانه ترین بیکرانه احساس
مرا ببر به زلالی ترین کرانه رود
به سوی سبزترین لحظه لحظه موعود
بیا که تنگی دل را به مِهر چاره کنی
دل غمین مرا خانه ستاره کنی
بیا که دست بدارم زهر چه اینجاییست
مرا هوای سفر در دیار رؤیاییست...
می آید از ره مردی سواره...