فراز

بچه های IT پیام نور کرمانشاه

فراز

بچه های IT پیام نور کرمانشاه

وبلاگ نویسی

۱۰ واقعیتی که در سال اول وبلاگنویسی قلب شما را خواهد شکست 

 

این نوشته ای است از کسی که در راه رسیدن به هدفش اشتباهات زیادی انجام داد و از اشتباهاتش درسها و تجربه های بسیاری آموخت. اگر یک وبلاگنویس هستید، من و شما هم در عمل شباهت زیادی به ایشان داریم و هدفمان یکی است: «چگونه وبلاگ نویس بهتری باشیم». در این مطلب ۱۰ مورد از حقایقی که قلب کوچک وبلاگنویسان را در سال اول وبلاگنویسی خواهد شکست خواهیم خواند.

ادامه مطلب ...

 سلام همکلاسیهای عزیز: 

 

توجه                             توجه

  

حذف اضطراری نیمسال اول سال تحصیلی 90 - 89 از تاریخ  20/09/1389 لغایت 27/09/1389 از مسیر زیر امکان پذیر می باشد.

 

منوی کاربر ==> ثبت نام ==> حذف اضطراری ==> حذف اضطراری  

moji

محرم

یا حسین 

 

امشب دلم خیلی گرفته حال و هوای عذا حتی به هوا رسیده چقدر همه دلتنگن.... 

اما قربون امام حسین دلتنگیشم دلنشین ..... 

حال وهوای مردم وبیاو برو مسجدها.....هیئت ها ....پاکی دلها همش برا امام حسین 

نذری ها وپارچه های سیاه که شهرو عذادار کرده.... 

 امیدوارم همه حاجت روا شن... 

قربون اون دل پاره پاره زینب ...قربون کوچیکی علی اکبر وعلی اصغر..... 

ما کجاییم واونها کجا.... 

یه نماز میخونیم توی اون 4 رکعت تمام رویدادهای روز میبینیم تازه برا فردامون وبعد نمازمون توی همون 4 رکعت برنامه ریزی میکنیم بعد میگیم مومنیم تازه خدا نکرده سرما بخوریم گله داریم اما زینب چی.....ابوالفضل عباس چی.....امام حسین چی....... 

دشت کربلاچی.....یاحسین......... 

یه روز که آب قطع میشه چه حالی میشیم علی اکبر و علی اصغرش آب نداشتن..... 

یا حسین تورو به همین شبهای عزیز شفاعتمون رو پیش خدات بکن .....  

تنها کاری که از ما بر میاد همین عذا داری کوچیکه ازمون قبول کن....

 

مابه کجا میرویم .....مقصد این راه کجاست.... 

moji

روز دانشجو

روز دانشجو را به تو تبریک نمی گویم. تو را به این روز تبریک می گویم. که این روز بی تو، و بی حس "آرمان خواهی" و "ایمانت به حق طلبی"، وجودی بی معناست. 

روز قلم های تیز، روز فکر های خلاق، روز اندیشه های نو، روز تو، روز دانشجو مبارک...
 


بزرگان جهان از امام حسین(ع) می گویند :

فرا رسیدن ماه محرم ، ماه پیروزی خون بر شمشیر بر عاشقان آن حضرت تسلیت باد

        
 

موریس دو کبری، اندیشمند فرانسوی:
پیروان حسین(ع) به واسطه عزاداری حسین می دانند که پستی و زیردستی استعمار و استثمار را نباید قبول کنند زیرا شعار پیشرو و آقای آنها تن ندادن زیر بار ظلم و ستم بود.

 جرجی زیدان، نویسنده لبنانی: پس از رحلت پیامبر(ص)، حب جاه و مال بر فضائل اخلاقی فائق آمد و افکار و آرای آل علی(ع) در میان چنان مردمی بی اثر ماند. چنانکه مردم کوفه به خاطر جاه و مال بیعتی را که با امام حسین(ع) بسته بودند در هم شکستند و به این نیز اکتفا نکرده و او را کشتند.

 توماس مان، متفکر آلمانی:
اگر بین فداکاری مسیح و حسین(ع) مقایسه شود حتماً فداکاری حسین پرمغزتر و باارزش تر جلوه خواهد نمود. زیرا مسیح روزی که آماده برای فدا شدن گردید زن و فرزند نداشت و در فکر آنان نبوده که بعد از او به چه سرنوشتی دچار خواهند آمد. امام حسین(ع) زن و فرزند داشت و بعضی از آنها کودک خردسال بودند و احتیاج به پدر داشتند.

ادامه مطلب ...

امتحانات

اخطار

کمتر از 15 روز به امتحان

بازم امتحانات شروع شد امیدوارم توی این چند ماه با درسها کنار آمده باشید

ادامه مطلب رو از ندید ……  

ادامه مطلب ...

چگونه انرژی مثبت پخش کنیم؟


چگونه انرژی مثبت پخش کنیم؟

حضرت محمد(ص) می فرمایند : "فرزندان خود را به نام های نیک خطاب کنید"

آن چه می گوییم در حقیقت فکری است که بیان می شود. کلمه ها و اندیشه ها دارای امواجی نیرومند هستند که به زندگی و امورمان شکل می دهند.

من و تو، ما و شما به طور حتم می توانیم با استفاده از کلمه ها و اصطلاح های مثبت در سطی وسیع انرژی مثبت را بین همه پخش کنیم.

امروزه ثابت شده که کلمات منفی نیروی منفی به سمت شخص می فرستند و او را به سمت منفی و بیماری سوق می دهند! به طور مثال وقتی به ما می گویند خسته نباشی دراصل خستگی را به یادمان می آورند و ناخودآگاه احساس خستگی می کنیم (با خودتان امتحان کنید) اما اگر به جای آن از یک عبارت مثبت استفاده شود نه تنها نیروی ازدست رفته، ترمیم و خستگی جسم را از بین می برد بلکه نیروی مثبت و سازنده ای را به افراد هدیه می دهیم.  

به چند مثال توجه کنید لطفا

ادامه مطلب ...

 

 غول نوکیا n96 

تصور  کنید دستگاهی در دستتان است با ۲۴GIG حافظه و دوربین ۵ مگاپیکسلی وامکانات مولتی مدیا پیشرفته، امکان اتصال و یا دریافت امواج تلویزیونی و ماهواره ای ،GPS، Dual ARM 9 264 MHz CPU،وWiFiو خیلی امکانات دیگر،به نظرتون چی می تونه باشه!بله غول دنیای مولتی مدیای نوکیا...دیگه از یک موبایل چه چیزی انتظار دارید،یک گوشی با تمام تمکانات!

ادامه مطلب ...

هشدار درباره عوارض جسمانی استفاده از لپ‌تاپ

هشدار درباره عوارض جسمانی استفاده از لپ‌تاپکاربرد رایانه با وجود مزایای فراوان تبعات منفی هم دارد. کافی است به هشدارهای گاه‌به‌گاه پزشکان درباره پیشگیری از بیماری‌های ناشی از نشستن‌های طولانی و خیره شدن به صفحه مانیتور توجه کنید.

ادامه مطلب ...

برنامه

یک برنامه‌نویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامه‌نویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامه‌نویس دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش را نمی‌دانستید ۵ دلار به من بدهید. بعد شما از من یک سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من ۵ دلار به شما می‌دهم.
مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار، برنامه‌نویس پیشنهاد دیگرى داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید
۵ دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم ۵٠ دلار به شما می‌دهم. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با برنامه‌نویس بازى کند.

برنامه‌نویس نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و
۵ دلار به برنامه‌نویس داد. حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود ۳ پا دارد و وقتى پائین می‌آید ۴ پا؟» برنامه‌نویس نگاه تعجب آمیزى کرد و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره آمریکا را هم جستجو کرد. باز هم چیز بدرد بخورى پیدا نکرد. سپس براى تمام
همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آنها در میان گذاشت و با یکى دو نفر هم گپ (
chat) زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند.

بالاخره بعد از
۳ ساعت، مهندس را از خواب بیدار کرد و ۵٠ دلار به او داد. مهندس مودبانه ۵٠ دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد. برنامه‌نویس بعد از کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟» مهندس دوباره بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نویس داد و رویش را برگرداند و خوابید ...

moji